حق نگاههای مبتکرانۀ مرحوم مصباح یزدی در کتاب «آموزش فلسفه» بهخوبی ادا نشده است
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۵۷۶۱۳
به عنوان دانشآموختۀ حوزه و دارندۀ تحصیلات دانشگاهی در رشتۀ فلسفه، برای علاقهمندان به حوزۀ فلسفۀ اسلامی کتابی بهتر از آموزش فلسفه سراغ ندارم، اما حق نگاههای مبتکرانۀ مرحوم مصباح یزدی در مباحث مختلف کتاب بهخوبی ادا نشده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم حجتالاسلام محسن دریابیگی طی یادداشتی درباره تلخیص کتاب "آموزش فلسفه" علامه مصباح یزدی به نکاتی درباره ضرورت و اهمیت این کتاب اشاره کرد که متن آن را در ادامه میخوانید:
محوریت زبان عربی در متون درسی حوزه مانع از آن شده که برخی از آثار ارزشمند به زبان فارسی، محور توجه عمومی قرار گیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر بعد آموزشی آثار این دو حوزه را هم محل توجه قرار دهیم، بیمهری حوزۀ علمیه به دو کتاب رهبر خرد و آموزش فلسفه مایۀ تأسف است؛ هر چند کتاب آموزش فلسفه از دهۀ هشتاد به بعد در فضای دانشگاهی مورد استقبال قرار گرفت؛ ولیکن رهبر خرد از این توجه، حتی به عنوان کمک آموزشی نیز محروم ماند.
مرحوم آیتالله محمدتقی مصباحدر ابتدای دهۀ شصت به انگیزه بازنگاری مباحث فلسفی به صورت کلاسیک یک دوره فلسفه اسلامیرا به نوآموزان فلسفه، تعلیم میدهد. به دلیل اتقان و استحکام و نیز شیوایی سبک نگارش و ترکیب و اسلوب بیسابقۀ کتاب و تناسب آن با محیطهای آموزشی، این مجموعه در محیطهای علمی و دانشگاهی مطرح است.
فناوریها تبعات ارزشی و فرهنگی دارند/ آموزش فلسفه در دانشکدههای علوم و پزشکی الزامی شودنویسنده در مقدمه با توجه به انگیزه و ضرورت تدوین اثر در نظام برنامۀ درسی حوزه و نیاز متون معرفتی متناسب با فضای انقلاب اسلامی به کمبودهای فلسفه در گذشته اشاره کرده است و مینویسد:
«هدف از آموزش فلسفه نه در کتابهای درسی کاملاً ذکر شده بود و نه در جلسات درس درست بیان میگردید و دانشجویانی یافت میشدند که پس از صرف سالها عمر خود در خواندن این کتابها، بهدرستی درنمییافتند که آموختن فلسفه چه لزومی دارد و کدام خلأ را پر میکند و در رفع چه نیازی بهکار میآید. بسیاری از ایشان تنها بر اساس تقلید از بعضی از بزرگان به آموختن فلسفه میپرداختند ...طرح مسائل و تنظیم آنها هم بهگونهای نبود که دانشجو بهآسانی دریابد که انگیزۀ طرح آنها چیست و چه ارتباطی بین آنها وجود دارد و یا با خواندن بخشی از کتاب، شوق خواندن بخشهای دیگر در او پدید آید ...کتب فلسفی، آکنده از اصطلاحات گیجکنندهای است که فهم صحیح آنها پس از سالها ممارست، امکانپذیر است و غالب دانشجویان در سالهای اول، به درک جان کلام موفق نمیشوند ...در این کتابها طبعاً توجهی به مسائل مورد بحث در محافل غربی نشده، چه رسد به اینکه پاسخگوی شبهات جدیدی باشد که در عصر حاضر از طرف مکتبهای الحادی مطرح شده و میشود ... ضرورت اجرای برنامههای کوتاهمدتی برای تربیت جوانان و آماده ساختن ایشان برای بهعهده گرفتن مسئولیتهای ارشادی و تبلیغی و فرهنگی در سطحهای متوسط، آشکار شد و به این منظور در برنامۀ آموزش مؤسسه، تجدید نظری به عمل آمد و کلاسهای دیگری با برنامههای فشرده تأسیس شد.»
مؤلف در مقدمه 10 ویژگی برای کتاب ذکر میکند؛ از جمله: اشارهای گذرا به سیر تفکر فلسفی و مکتبهای مختلف، نگاه انتقادی به موقعیت کاذبی که در مغربزمین برایعلوم تجربیپیش آمده، رابطۀ متقابل فلسفه با دیگر علوم و معارف، تقدم مبحث شناختشناسی بر هستیشناسی و ...
قائمینیا: آیت الله مصباح یزدی، اتمسفر فکری غرب را بهتر از دیگران میشناختبه نظر میرسد حق نگاههای مبتکرانۀ مرحوم مصباح یزدی در مباحث مختلف کتاب از جمله روششناسی فلسفه، علم حضوری، مفاهیم اعتباری و مباحث مرتبط با آن، مباحث جوهر و عرض، ماده و صورت و ... بهخوبی ادا نشده است.
نگارنده به عنوان دانشآموختۀ حوزه و دارندۀ تحصیلات دانشگاهی در رشتۀ فلسفه، برای علاقهمندان به حوزۀ فلسفۀ اسلامی کتابی بهتر از آموزش فلسفه سراغ ندارم و بهترین چراغ برای درک فلسفۀ اسلامی را این اثر مرحوم علامه مصباح میدانم.
کتاب در هفت بخش به شرح ذیل تنظیم شده است: بخش اول: مباحث مقدماتی، بخش دوّم: در شناختشناسی، بخش سوّم: در هستیشناسی، بخش چهارم: درعلتومعلول، بخش پنجم: درمجردومادی، بخش ششم: درثابتومتغیّرو بخش هفتم: درخداشناسیو هر کدام از بخشها در 10 درس تنظیم شده که میتواند در راه شناخت و تحقیق منطقیمعارف الهیبنیۀ استدلال و مبانی فکری را تقویت کند.
این اثر فاخر در دو جلد بهزبان فارسیبه همت مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی در سال 1370 ش به چاپ رسیده است. ناشر این کتاب، اکنون شرکت چاپ و نشر بینالملل (وابسته به سازمان تبلیغات) است و 20 چاپ از آن تاکنون حکایت از اقبال به این اثر در مخاطبان دانشگاهی و عمومی است. این کتاب ارزشمند بهوسیلۀ محمد عبدالمنعم خاقانی ترجمه شده است که نام آن "المنهج الجدید فی تعلیم الفلسفة" است و نیز تلخیص این کتاب در یک جلد عرضه شده است.
انتهایپیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: آیت الله مصباح یزدی آیت الله مصباح یزدی فلسفۀ اسلامی آموزش فلسفه مصباح یزدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۵۷۶۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فتاوای آیتالله حکیم در سطح جامعه تحول ایجاد میکرد
حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین ملک زاده در چهلمین نشست تخصصی همایش بینالمللی فقه سیاست خارجی با موضوع «بررسی مبانی فقهی تبدل رأی آیتالله حکیم درباره تعامل با اهل کتاب» با اشاره به اینکه موضوع شناسی این بحث بسیار مفصل است و فقط به معنای بین الاذهانی که وجود دارد را در نظر میگیریم و منظور ما یهود و نصارا است، گفت: در مورد اهل کتاب یک سری احکام عمومی وجود دارد که هر غیرمسلمانی میتواند داشته باشد و یک سری احکام اختصاصی. مثلاً اهل ذمه شدن و زندگی با آزادی در ذمه اسلام و حفظ جان و مال و ناموس او و عناوین از این قبیل از اختصاصات اهل کتاب است و قائلی وجود ندارد که غیر از اهل کتاب مشمول این حکم شود.
وی ادامه داد: اما آیا برخی مسائل مانند طهارت و نجاست و یا جواز نکاح هم از اختصاصات اهل کتاب است یا میان همه کفار عمومیت دارد؟ همچنین چرا آیتالله حکیم را انتخاب کردیم؟ اولاً ایشان لااقل در عراق بعد از آیتالله بروجردی مرجع تقلید اعلا بودند، درحالیکه اعاظم دیگری بودند و برخی قائل به اعلمیت سایرین بودند، بنابراین از این لحاظ جایگاه مهم و والایی دارند. جهت دیگر جنبههای اجتماعی ایشان است و اثرگذاری فتاوای ایشان بود که در سطح جامعه موج و تحول ایجاد میکرد. جهت سوم ارتباط خیلی خوب ایشان با شخصیتهای جهان اسلام بود که از ایشان شخصیتی بین المللی ساخته بود. از سوی دیگر ایشان سالیان درازی فتاوای مشهوری در مورد اهل کتاب مانند نجاست اهل کتاب، عدم جواز نکاح دائم با کتابیة داشتند که مشهور بود و همه از آن مطلع بودند، اما یکباره و پس از سفر درمانی مرحوم آیتالله حکیم به انگلستان، فتاوای ایشان در این زمینه تغییر کرد و در هر صورت با توجه به اینکه ایشان مخالفینی هم داشتند، این تبدل رأی نیازمند نوعی جرئت بود.
حجت الاسلام والمسلمین ملکزاده با ذکر اینکه برای بررسی رأی مرحوم حکیم، آن را در دو سطح میتوان بررسی کرد؛ سطح فقه فتوایی و سطح فقه استدلالی، افزود: در سطح فقه فتوایی به رسالهی عملیه و کتاب منهاج الصالحین ایشان مراجعه میکنیم. در رساله عملیه، ایشان در مسئله ۱۰۷ میگویند:«کافر یعنی کسی که غیر معترف به خداوند است یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیغمبری پیامبر خاتم را قبول ندارد، نجس است.» در باب ازدواج نیز در مسئله ٢۴٠۶ میگویند:«زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر درآید، مرد کافر هم نمیتواند با کافر ازدواج دائم کند. ولی صیغه موقت با زن اهل کتاب مانعی ندارد.» منظور از صیغه هم متعه است و میبینم که فتوای ایشان صریح است. اما در منهاج الصالحین که دیدگاه ایشان بعد از تبدل رأی ذکر شده است، در کتاب الطهارة مورد دهم از نجاسات را کافر معرفی میکند و اهل کتاب را از این مورد استثنا کرده و ایشان را ذاتاً پاک برمیشمرد و باقی ماندهی آب و غذای آنها را نیز پاک میداند. در کتاب النکاح هم میگویند:«ازدواج با کافر غیرکتابی، چه دائم و چه منقطع، جایز نیست و در این حکم اجماع وجود دارد.» و در مورد ازدواج با اهل کتاب هم میگویند:«فی الکتابیة قولان، اظهرهما الجواز فی المنقطع و اما فی الدائم اشکال و الاظهر الجواز...» یعنی ازدواج دائم را هم جایز میدادند که این نظر قطعا خلاف مشهور است. هرچند ظاهرا فتوای مرحوم آیتالله بروجردی هم همین بوده است.
وی گفت: همچنین در استفتائات پرسیده شده از ایشان، بعد از خبر تغییر در فتاوا، سؤالات زیادی از سوی مردم در این مورد مطرح میشود و ایشان در پاسخ به این سؤالات که عموماً دربارهی طهارت اهل کتاب و پاک بودن غذا و آب خورده شده توسط آنان است، بر فتوای جدید خود تأکید دارند. از جمله در کتاب رسالة الاسلام که در پاسخ تأکید دارند که اهل کتاب طهارت ذاتی دارند، هرچند ممکن است مانند مسلمانان نجاست بر آنان عارض شود اما در صورت برطرف شدن نجاست، پاک هستند. مطلب مهم این است که این تبدل رأی در اواخر عمر ایشان صورت گرفته است و تا اواخر عمر بر همان رأی پیشین بوده اند.
استاد حوزه علمیه قم گفت: در سطح فقه استدلالی، کتاب مستمسک ایشان که اولین شرح استدلالی بر کتاب عروة الوثقی است و تاکنون نیز مورد توجه عموم فقها بوده است. هرچند این کتاب بخش نکاح ندارد و در بخش طهارت میتوان فتوای ایشان دربارهی اهل کتاب را بررسی کرد. در این بخش ذیل عبارات صاحب عروه در اقسام کافر در پاورقی میگویند:«دربارهی این مطلب اجماع وجود دارد و از کتب سید مرتضی، ابن زهره، ابن ادریس، محقق حلی، علامه حلی و... این اجماع حکایت شده است و حتی ادعای اجماع مسلمین شده است. اما درمیان اهل سنت حکم به طهارت آنان شده است.»
حجت الاسلام والمسلمین ملکزاده ادامه داد: به عنوان دلیل دوم به آیه ۲۸ سوره توبه استناد میکنند که میفرماید:«...إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلَا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ...» ذیل آیه اشکالاتی که به استدلال به این آیه مطرح شده را بیان میکنند و چند پاسخ برای هریک از اشکالات ارائه میدهند و سپس به عنوان دلیل سوم به سنت استدلال میکنند و روایاتی که از نظر خودشان مهمتر بوده را ذکر میکنند. بعد از آن، میگویند نصوصی که از آن طهارت اهل کتاب برداشت میشود را مطرح میکند و نوعی تعارض بین این دو دسته روایات ایجاد میشود. گام اول جمع دلالی است در این مواقع، اما از این روش استفاده نمیکنند بلکه در این دسته روایات خدشه وارد میکنند تا روایت دلالت بر نجاست اهل کتاب را برتری بدهند. این موردی خاص است که علما خلاف روش اجتهادی عمل کردهاند.
وی گفت: ایشان به یکایک این روایات طهارت خدشه وارد میکنند و در انتها سراغ به آیه حل الطعام میروند. تمام اینها را که میگویند، از مجموع آن، قول به نجاست اهل کتاب تقویت میشود و میتوان گفت قائل به نجاست هستند. هرچند که بازهم انگار که مطلب برای ایشان تمام نشده است و میتوان نوعی تردید در رأی ایشان دید. از جمله اشاره به اینکه کثرت اختلاطی که با اهل کتاب وجود داشته و به این ترتیب با حکم نجاست، حرج عظیمی برای شیعیان بهوجود میآمده. البته سعی کردهاند اینها را با توجیهاتی پاسخ دهند و عبور کنند اما مشخص است که خودشان به یقین نرسیدهاند. از جمله اینکه در انتهای کلام خود میگویند:«اقوا نجاست اهل کتاب است. هرچند روایات فراوانی درباب نکاح دائم و متعه با کتابیه وجود داشته و شهرت داشته و اصحاب طبق آن عمل میکردند، جا داشته اصحاب در این باره، نجاست کتابیه، بپرسند یا امام متذکر آن شود که نسبت به آن مراقبت کنند.» گویا بعد از اینکه میگویند اقوا نجاست اهل کتاب است، بازهم قانع نمیشوند و میگویند پس این روایات را چهکار کنیم؟ همچنین از مجمع البیان نقل میکنند، طعام اهل کتاب پاک است، اگر نیاز به تزکیه نداشته باشد و اختلاف در جایی است که نیاز به تزکیه دارد.
استاد حوزه علمیه قم گفت: در نتیجه باید گفت، مادهی این تغییر رأی از جانب مرحوم آیتالله حکیم، در مستمسک دیده میشود و خود آقای حکیم نتوانسته به حکم یقینی برسد و به خاطر مطرح کردن این دست سؤالات و بی پاسخ گذاشتن آن، به نوعی زمینهی این تغییر رأی را داشته است. لکن در مقام فتوا، آنگونه فتوا داد است. اما چرا ایشان به لحاظ استدلالی نمیتواند بهطور قطعی قائل به نجاست اهل کتاب باشد؟ به نظر میرسد دلیلش نقل اجماع است. لااقل اگر معتقد به وجود شهرت فتوایی به نجاست اهل کتاب باشیم، این امر اجازه نمیداده که ایشان راحت به این مسئله وارد شود.
حجت الاسلام والمسلمین ملکزاده افزود: برای تأثیر نقش اجماع بد نیست این نکته را ذکر کنیم که مرحوم آیتالله خویی با وجود اینکه برای شهرت وزنی قائل نبودند و در این موضوع در التنقیح تأکید دارند که طهارت اهل کتاب مرتکز ذهنی اصحاب بوده و از این مسئله عبور میکردند و مسائل دیگر را مطرح میکردند و بهخاطر پرهیز نداشتن اهل کتاب از نجاسات، عمده مسائل حول این امر بوده است و گفتهاند نمیتوانیم به اخبار نجاست فتوا بدهیم، اما با عنایت به وجود شهرت در این زمینه، فتوا به طهارت مشکلتر است و به همین دلیل قائل به رعایت احتیاط واجب در این زمینه هستند و البته تا پایان عمر هم رأی خود را تغییر ندادند.
وی در پایان این نشست گفت: بنابراین میتوان گفت زمینه تبدل مرحوم آیت الله حکیم از پیش وجود داشته و نیازی به استدلال به ادله جدید نداشته اند اما به نوعی احتیاط در فتوا داشتند و بالاخره در اواخر عمر این احتیاط را کنار گذاشتند و با قطعیت فتوا دادند.